سفارش تبلیغ
صبا ویژن
');"> همسرم باز هم برای تو مینویسم - توکـــــل بــــه خـــــدا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توکـــــل بــــه خـــــدا

همسر مهربانم ساحل

 

این سکوت و تنهای نیاز من در لحظه های دلتنگیست

 

یک لحظه در یاد تو نبودن محال است

 

شب میرسد و همه جا تاریک ، در تاریکی گم نمیشوم

 

منتظر روشنایی می نشینم

 

بین تاریکی و روشنایی فاصله ی دوریست از آن دور دستها

 

 نوریست که می تابد ولی درخشان نیست

 

پنجره را می بندم تا نا امیدی به درونم نیاید انگار زندانی

 

لحظه های تنهایی ام

 

انگار باید رو به دیوار خیره شد تا نتوان همه جا را دید

 

نه ساز می نوازد نه قلبی می تپد حتی صدای تپشهای قلب خود

 

 را نیز نمی شنوم

 

باور می کنم که در این سکوت و تاریکی گم شده ام و روشنایی

 

را نخواهم دید

 

بر دلتنگیهایم افزوده میشود و پنجره را باز می کنم صدای سازی

 

می شنوم که قلبم را آرام می کند

 

همان سازی که تو در زیر تک درختی نشسته ای و می نوازی


نوشته شده در شنبه 89/5/2ساعت 8:0 صبح توسط ایمان نظرات ( ) |


Design By : Pichak

جاوا اسکریپت

کد ماوس